Zendeshodeh

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

هرچقدر هم که به اینجا سر نزنم قرار نیست تولد هام رو ثبت نکنم راستی گفتم تولد هام؟ این که چقدر دیگه توی این دنیا طاقت بیارم مشخص نیست... شاید این آخرین تولدم باشه؟ و یا حتی شاید آخرین شب زنده بودنم... به هر حال من خسته ام...شاید حتی اونقدر که تمایل به مرگ داشته باشم؟ میشه گفت تقریبا توی این چهل دقیق جریان اشک هام از روی گونه هام متوقف نشده و من امشب خودم رو محبوس ترین می دونم... محبوس در رنج و تنهایی... Zendeshodeh...
ما را در سایت Zendeshodeh دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arametanha بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 13 بهمن 1401 ساعت: 18:54

یه روزی تو شاهد این وب کهنه و متروک بودی می خوندی و حرف میزدیم و میخندیدیم بچه بودیم بزرگ شدیم، اره ما بزرگ شدیم و خیلی هم بزرگ شدیم اما نه اونقدر که بتونم بدون تو خوشحال باشم دارم گریه میکنم و اشک هام اشنان من شب عروسیت همینقدر اشک ریختم و شاید کمتر... من برات آرزوی خوشبختی کردم... خوشبخت شدی انگار اما بها داشت... بهای خوشبختی تو انگار این بود که من از دستت بدم... دلم برات تنگ میشه، دلم برای تو بیشتر از هرکس دیگه ای تنگ میشه حامی بی چون و چرای من... Zendeshodeh...
ما را در سایت Zendeshodeh دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arametanha بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 13 بهمن 1401 ساعت: 18:54